سایه روشن

سیاسی- فرهنگی ادبی

سایه روشن

سیاسی- فرهنگی ادبی

۱۴ مطلب با موضوع «داستان های کوتاه» ثبت شده است

یک ضرب المثل قدیمی است که می گویند:" از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری."

در نور کم غروب، زن سالخورده ای را دید که در کنار جاده درمانده، منتظر بود.

در آن نور کم متوجه شد که او نیاز به کمک دارد.

جلوی مرسدس بنز زن ایستاد و از اتومبیلش پیاده شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۱۵:۵۲
م.الف.ی

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۱۳:۵۶
م.الف.ی

عینک تیره بینی‌ام را بسیار دوست داشتم چرا که به وجودش عادت کرده بودم. فکر می‌کردم اگر این عینک من نبود همه چیز تغییر می‌کرد و من از تغییر می‌ترسیدم.   

         

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۲۶
م.الف.ی

دو روز باقی مانده بود به پایان جهان. تازه فهمید که اصلا زندگی نکذده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود.

         

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۲
م.الف.ی