سرش رفت ولی قولش نه
جمعه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ب.ظ
روی دستش "پسرش" رفت ولی "قولش نه"
.
نیزه ها تا "جگرش" رفت ولی "قولش نه"
.
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
.
پای "نعش قمرش" رفت ولی "قولش نه"
.
شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار
.
دست غم بر "کمرش" رفت ولی "قولش نه"
.
هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین"
.
ای دمش گرم "سرش" رفت ولی "قولش نه"
۹۴/۰۲/۱۸