رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید /خدمتت عرض نکردیم ... سحر طول کشید
ما برای خود اگر اینهمه گفتیم بیا / نذر کردیم به پای تو بیافتیم بیا...
تو طبیب دل غمدیده ما یی آقا / ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا
مگر این که تو بیایی و حیاتم بدهی / مگر این که تو از این وضع نجاتم بدهی
دست برداری ازین غیبت طولانی اگر / من به پای تو بریزم ...طلبی جانی اگر
از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است / فقط از هجر سرودن نکند سهم من است
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد / صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد...
به خدا منتظر آمدنت می مانم / پای این عشق اویس قرنت می مانم
تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد / سحر وصل همیشه شب هجران دارد
تا به اندازه شمعی که ز سر میسوزد / پر پروانه به امید سحر میسوزد...!
شاعر: صابر خراسانی
- سرش رفت ولی قولش نه
- بی لیاقتی ما، دلیل محرومیت ماست
- مهربانی، مظلومیت، اضطرار
- اهل بیت«علیهمالسلام» پدران حقیقی ما هستند
- تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا
- مهربانی خداوند
- رابظه وجودی ما با اهل بیت علیهم السلام
- خوشبختی یا بدبختی هر کس در گرو شخصیت امام اوست
- ضرورت شناخت اهل بیت علیهم السلام
- متخصص کیست؟